انسان موجودي اجتماعي است كه از طريق ارتباط به تبادل احساسات، نگرشها و هيجانات مي پردازد. هر فردي به وسيله ارتباطات نيازهاي جسمي، رواني و اجتماعي خود را تأمين مي نمايد. لذا مي توان گفت ارتباط فرايندي پويا بين انسانهاست كه همانند چتري تمامي ابعاد زندگي روزمره انسا نها را مي پوشاند.
اگر چه برقراري ارتباط فعاليتي روزمره است و مهارتهاي مربوط به آن ممكن است ساده به نظر برسد، اما كيفيت ضعيف ارتباط، در دستيابي به اهداف ارتباطي (ارتباطات بهداشتي – درماني) فرد را (پزشك، پرستار و…) با مشكل مواجه مي كند، كه اينگونه مواردي ناكارآمدي ارتباطي نه تنها موجبات نارضايتي مشتريان در واحدهاي بيمارستاني را فراهم مي سازد بلكه اغلب مديران و برنامه ريزان بهداشتي – درماني را نگران كرده است. لذا ارتباط و مهارتهاي ارتباطي در حرفه پزشكي و پرستاري نقش بسيار مهمي در رضايت بيماران و حل مشكلات آنان بخصوص در ميان آن دسته از بيماراني كه به دلايل ماهيت بيماريشان به مراقبتهاي طولاني و خاصي نياز دارد و اهميت داشتن مهارتهاي ارتباطي در اين شرايط بيشتر از بقيه موارد مراقبت حرفه اي (از جمله پرستاران) به چشم مي خورد.
در حرفه پرستاري از آنجائيكه پرستاران بخش زيادي از ساعات فعال خود را در ارتباط با بيماران مي گذرانند وظايف اصلي پرستاران نه تنها اطلاع رساني درباره بيماري و درمان است، بلكه يكي از وظايف اصلي پرستاران ايجاد يك رابطه درماني مؤثر در راستاي پاسخ دهي به نيازها، نگرانيها و… مددجويان خود است. چنانچه پرستاران در امر مراقبت از بيمار از مهارتهاي ارتباطي مناسب و مؤثر استفاده كنند آنان مي توانند از احساسات دروني، نيازها، مشكلات بيماران و خانواده هايشان آگاه شوند و از اين آگاهي در امر مراقبت و درمان بيماران خود به خوبي استفاده و برنامه ريزي كنند. اگر چه برقراري ارتباط مؤثر و مناسب با تمامي بيماران لازم و ضروري است، ولي برقراري چنين ارتباطي براي بيماران مبتا به سرطان مي توان گفت به لحاظ شرايط خاص اينگونه بيماران اهميت دو چنداني دارد. لذا برخورداري از مها رتهاي ارتباطي مؤثر جزئي جدايي ناپذير از برنامه هاي مراقبتي از بيماران مبتا به سرطان و خانواده های آنان است كه در نهايت مي تواند موجبات رضايتمندي، كاهش درد و آلام بيمار و… در نهايت ارتقاء كيفيت زندگي آنان را فراهم سازد.
از طرفي ديگر وجود هرگونه اشكال در برقراري ارتباط مؤثر منجر به مشكلات عديده اي (اشكال در تشخيص، كاهش مشاركت بيماران در برنامه هاي درماني، كاهش ارائه اطلاعات صحيح و كافي به بيمار و…) مي شود كه گاها اين مشكلات ايجاد شده عوارض جبران ناپذيري در روند مراقبت و درمان و پيامدهاي آن مي گذارد. در نتيجه ضرورت دارد پرستاران مهارتهاي ارتباطي خود را در برخورد با بيماران مبتلا به سرطان افزايش دهند و در این راستا توانمندي هاي لازم را عملاً با شركت در كارگاه هاي آموزشي كسب كنند. آن زمان است كه پرستاران بخش انكولوژي با بكارگيري اين توانمنديها خواهند توانست علاوه بر جلب اطمينان بيمار و ارائه مراقبت صحيح بيمار از اين طريق به درك بهتر و احساس مثبتي از مراقبتهاي پرستاري از ديدگاه بيماران و خانواده هاي آنان كمك كنند و موجبات تعامل سالم و اصولي پرستار – بيمار را فراهم سازند.
اينگونه ارتباطات و تعامات در بيمار و خانواده اش مواردي چون احساس ارزشمندي، مورد احترام قرار گرفتن، درك شدن و …. را ارتقاء مي بخشد.
هايده نكته دان
عضو هيأت علمي دانشكده پرستاري و مامايي تهران