راهکارهایی در زمینه افشای خبر بد (بخش سوم)

SPIKES
کسب مهارت برای درمانگر در مورد چگونگی دادن اخبار ناخوشایند یک ضرورت محسوب می شود. استفاده از روش هایی همچون اسپایکس (Spikes) می تواند تا حدی سردرگمی پزشکان و کادر درمانی را در این زمینه کاهش دهد.


گام اول – ترتیب دادن یک نشست برای مصاحبه یا گفتگو: SETTING
خصوصی کردن فضا:
در یک محیط خصوصی، مخاطب احساس راحتی بیشتری خواهد داشت. به طور معمول، داشتن فضایی خصوصی می تواند بسیار در دادن خبر بد، تأثیر مثبتی داشته باشد و به مخاطب احساس امنیت دهد. اگر امکان چنین محیطی وجود نداشت، با کشیدن پرده و یا جابجا کردن مختصر مبلمان، می توان محیط را خصوصی تر کرد. حتی در دسترس گذاشتن دستمال کاغذی نیز می تواند بسیار مفید باشد.

دخالت دادن نزدیکترین فرد:
کسی مثل همسر، سرپرست یا هریک از نزدیکان که خود شخص تمایل داشته باشد، باید در نشست باشد. اگر تعدادی از نزدیکان حضور دارند، خوب است به انتخاب خود شخص، یک یا دو نفر از آن ها به داخل دعوت شوند. همچنین خود درمانگر نیز می تواند از پرستار و یا روانشناس بخواهد که او را همراهی کنند.

نشستن:
ایستاده یا در یک حالت غیر رسمی نباید صحبت کرد. نشستن نه تنها به آرامش مخاطب کمک می کند، بلکه نشان می دهد که گوینده عجله ای ندارد. مانع فیزیکی هم نباید بین گوینده و مخاطب باشد. اگر مخاطب در حال معاینه یا درمان بوده، باید اجازه داد به پوشش و شرایط عادی برگردد و با حالت معمول خود در گفتگو حضور یابد. به طور مثال با پیش بند یا خوابیده روی تخت معاینه با او صحبت نشود. هم سطح بودن گوینده و مخاطب بهترین حالت است و اگر بیمار روی تخت دراز کشیده م یتوان یک صندلی را در کنار او قرار داد و نشسته صحبت کرد تا به بیمار احساس غلبه، تحقیر و ترس داده نشود. اما اگر شخص عصبی است، بهتر است سطح گوینده پایین تر باشد.

ارتباط دائم با بیمار:
در حین صحبت، باید یک ارتباط بین طرفین ایجاد و برقرار باقی بماند. نگاه مستقیم گاه ممکن است راحت نباشد و در شرایط حساس توصیه نمی شود، اما یکی از راه ها، هنرِ نشان دادنِ تمرکز گوینده بر مخاطب و نوعی ارتباط معنوی و اتصال با مخاطب است. گاه ممکن است لمس بازو یا گرفتن دست او هم مناسبت پیدا کند. انتخاب شیوه مناست برای این تماس و احیاناً لمس مخاطب، به «شرایط فرهنگی « ،» میزان دوستی و نزدیکی » و از همه مهمتر، «احساس راحتی شنونده » بستگی دارد. به هرحال، نباید مخاطب احساس کند که گوینده حواسش به غیر او نیز هست.

پیش بینی مدیریت کارها و رفع مزاحمت های احتمالی حین گفتگو:
بهتر است جلسه را در وقت مناسب برگزار کرد که عوامل خارجی، مزاحم صحبت نباشند. در عین حال، در ابتدای نشست، خوب است که محدودیت احتمالی وقت توضیح داده شود. تلفنهای درون اتاق را در حالت سکوت گذاشته و از یک همکار درخواست شود که به تماس های کاری پاسخ دهد.

مناسب بودن لحن و شیوه گفتگو:
تأمل، متانت، گاه سکوت و وقفه در کلام، برای دادن فرصت کافی به شنونده از ترفندهای مؤثر و مهم هستند.


گام دوم – شناخت و درک PERCEPTION
در گامهای دوم و سوم این پروتکل شیوه، “باید قبل از گفتن، سؤال کرد!”. پیش از بحث درباره نکاتی که گوینده می خواهد اطلاعاتی بدهد، باید از مخاطب بپرسد که او چه می داند و چه توقعی دارد؟ به عنوان مثال بداند: “برداشت بیمار از معایناتی که انجام شده چیست؟”، “به نظر او آزمایش ها به چه دلیل درخواست شده” و پرسش هایی از این دست. یک پرسش کلیدی می تواند این باشد که “برداشت بیمار و همراهان، از اتفاقاتی که تاکنون برای بیمار افتاده چیست و از بیماری موردنظر چه می دانند؟”

خوب گوش کردن به حرف های بیمار، و توجه به دریچه ای که موضوع را نگاه می کند، گوینده را نسبت به سطح درک و میزان عدم ادراک او آگاه می کند. بر اساس اطلاعات گرفته شده از خود شخص، می توان خطاهای او را اصلاح کرد و لباسی به اندازه قامت و تحمل خودش برایش دوخت. در این مرحله می توان به انکار بیمار پی برد. داشتن تفکراتی بلند بینانه، بیان نکردن نکات بسیار مهم که برای بیمار از لحاظ پزشکی نا خوشایند هستند، انتظارات غیر واقع بینانه از درمان و غیره از نشانه های در انکار به سر بردن بیمار می تواند باشد. در این مرحله می توان نکاتی را برای فهماندن اهمیت موضوع بیان کرد که اگر مخاطب در خیال خود، برخی موارد را «نادیده گرفته » یا نکاتی «از قلم افتاده » و او در آن باره چیزی نمی داند یا «آرزوهای ناممکنی » دارد، انتظاراتش را واقع بینانه تر کرد.


گام سوم – تشخیص خواست بیمار INVITATION
در حالی که بعضی اشخاص به دنبال اطلاعات کامل هستند، و بر عكس برخی نیز تمایلی به دانستن همه چیز ندارند. میزان اطلاعاتی که ارائه می شود، باید تا حدی متناسب با این سطح انتظار و خواست مخاطب باشد. از جمله سؤالاتی که خوب است مطرح شود این است که «از من انتظار دارید به شما چه میزان اطلاعات بدهم؟ » یا «توقع دارید چگونه درباره نتیجه این آزمایش به شما توضیح دهم؟ » پاسخ بیمار می تواند میزان توقع و همچنین آمادگی او را نشان دهد. بیمارانی که به عنوان یک مکانیسم دفاعی از گرفتن اطلاعات دوری می کنند ممکن است دچار مشکل در گرفتن درمان و پیگیری وضعیت سلامت خود شوند.
از طرفی نباید همه مواردی که هنوز قطعی نیست، از جمله پیش بینی های خود یا دیگران را در همان مرحله اول مطرح کرد. بهتر این است که مرحله به مرحله و با روشن شدن و قطعی شدن موضوعات، خبرها با مخاطب در میان گذاشته شود. این روش هم به واقعیت نزدیک تر است و هم شخص را برای پذیرش مراحل احیاناً سخت تر، آماده می کند. همچنین ممکن است خبرهای بعدی بهتر باشد، که در این صورت دلیلی برای نگران کردنِ بی اساسِ قبلی نیست. پس از آن خوب است گوینده نشان دهد که آمادگی پاسخ دادن به هر پرسش او را، در هر زمان که خود او یا نزدیکانش بپرسند دارد.


تا وقتی خود بیمار آماده دریافت اطلاعات نباشد، قادر به درک اهمیت موضوع و پیچیدگیهای آن نیز نخواهد بود. حق بیمار را برای ندانستن باید به رسمیت شناخت. در این صورت می توان به بیمار اطمینان داد که درصورتی که در آینده سؤالی داشته باشد شما به او پاسخ خواهید داد و می توانید اطلاعات را به جای بیمار در اختیار همراه نزدیک بیمار قرار دهید و یا از بیمار بپرسید که ترجیح می دهد شما با چه کسی صحبت کنید.


گام چهارم – آگاهی دادن KNOWLEDGE
قبل از هرچیز، باید در نظر داشت که خبر و اطلاعات، باید از روی بی طرفی و عادلانه باشد. برای شروع صحبت، هشدار اولیه به بیمار درمورد خبر نامطلوبی که در پی خواهد آمد ممکن است مانع شوکه شدن او شود و روند اطلاع رسانی را تسهیل کند. به طور مثال می توان با این جملات آغاز به سخن کرد: “متأسفم که خبرهای بدی برایتان دارم.” یا “متأسفم که به شما بگویم.”
برای صحبت درباره بعضی اطلاعات تخصصی و پیچیده با یک مخاطب غیرحرفه ای، رعایت نکات زیر می تواند سخن را پخت هتر، قابل استفاده و مؤثرتر نماید:
– مطلب باید در سطح فهم و دایره لغات مخاطب آغاز شود.
– بهتر است از کاربرد واژه های فنی پرهیز کرد و به عنوان مثال به جای متاستاز گفته شود «پخش شدن ،» یا به جای بیوپسی گفته شود “نمونه برداری”.
– از زننده بودن زیادیِ لحن و کلام باید پرهیز کرد: «شما یک بیماری خطرناک دارید که اگر درمان نشود خواهید مرد »!! ممکن است بیمار در آن جلسه ی خصوصی تحمل کند، اما یادآوری بعدی، او را عصبانی می کند و گوینده را سرزنش خواهد کرد.
– اطلاعات در بخش های کوچک و کم کم بیان شوند. بعد از هر بخش، بهتر است از درک مخاطب و میزان دریافت او اطمینان حاصل شود و بعد بخش بعدی خبر عنوان گردد.
– وقتی امید کمی به بهبود هست، باید از جملاتی مانند «کار بیشتری از ما ساخته نیست » یا «این مشکل شماست و. » پرهیز کرد! این موجب می شود که بیمار تصور مراحل مهم درمانی بعدی مانند «کنترل درد » یا  «کاهش نیاز به درمان های علامتی » را هم فراموش کند. این کار نوعی رفتار بی رحمانه است! همیشه از دست کارکنان پزشکی کارهای دیگری برمی آید که حداقلِ آن «پاسخگویی» به پرسش های ارباب رجوع، «ارجاع» آ نها به اشخاص و مراکز دیگر، «تسکین درد» و ناراحتی و امثال آن است. این اقدامات خود نقش مهمی در «آرامش» شخص خواهد داشت.
– به علاوه باید توجه شود که به بیمار نباید دروغ گفت چرا که نه تنها این کار از لحاظ اخلاقی درست نیست، بلکه باعث از بین رفتن اعتماد بیمار به درمانگر و اطرافیان نیز می شود.


گام پنجم – توجه به احساسات مخاطب یا همدلی EMOTIONS or Empathy
هیجانات بیمار را باید کاوش کرد. تمرکز بر احساسات مخاطب و داشتن پاسخی هم دلانه، اهمیت فراوانی دارد. باید واکنش ها و احساساتی که ابراز می کند را تأیید نمود و به آن احترام گذاشت. به عبارت دیگر، از دشوارترین چالش ها در اعلامِ خبرِ نامطلوب، «پاسخ مناسب به احساسات مخاطب» است. واکنش های بیمار می تواند متنوع باشد، از «سکوت» گرفته تا «باور نکردن» «گریه»، «عصبانیت» و حتی «توهین»! واکنشهای احساسی مخاطب (بیمار) اغلب بر اساس «شوک»، «انزوا» و «اندوه» بروز می کند و گوینده، به خصوص یک پزشک، می تواند با احساس حمایتی که به او عطا می کند، همدلی خود را نشان دهد. «همدلی» طی چهار مرحله ایجاد می شود:


1. ملاحظه هرگونه ابراز احساسات مانند اشک ریختن، ناراحتی، سکوت یا شوک.
2. فهم احساساتی که ابراز می کند. اگر اندوه شخص مشاهده می شود اما او ساکت است، می توان با پرسیدن سؤال های باز مانند این که “به چه فکر می کنید” یا “چه احساسی دارید” موجبات ابراز احساسات او را فراهم نمود.
3. شناسایی علت واکنش احساسی بیمار به طور معمول، رفتارِ او به خبری که اعلام می شود مربوط است، اما اگر تردیدی هست، بهتر است از مخاطب دلیل آن پرسیده شود.
4. فهماندن به مخاطب که «گوینده با موضوعی که او را تحت تأثیر قرار داده ارتباط دارد و آن را درک می کند »، بعد از دادن یک فرصت کوتاه برای بیان احساسات مخاطب. بهتر است پس از گفتن مطلب اصلی، قدری برای بیان احساسات او صبر نمود. سپس جمله ای نظیر این می تواند کمک کننده باشد: “می دانم که شما انتظار این خبر را نداشتید. واقعاً دوست داشتم حامل خبر خوشایندی می بودم” .


فراموش نشود که بیمار، درمانگر خود را مهمترین پشتیبان خویش در قبال مشکلی که پیش آمده می داند و این هم دلی صادقانه، اگر با مهارت انجام شود، نقش اساسی در کاهش «انزوا » و «اندوه » او خواهد داشت.


گام ششم – راهكار فن مقابله یا خلاصه STRATEGY | SUMMARY
پس از بیان خلاصه ای از نکات مهمی که در مورد آن ها بحث شد در پایان گفتگو، از مخاطب خواسته شود اگر نکته مبهم و پرسشی هست مطرح کند. با توضیح مختصر موضوع و با جلب همکاری بیمار، یک برنامه برای کارهای بعدی تعیین می شود. بیمارانی که یک طرح روشن برای آینده داشته باشند، احتمال کمتری برای اضطراب و تردید دارند. تنظیم یک وقت ملاقات بعدی با یک برنامه از پیش تعیین شده برای خاتمه صحبت نیز، اقدام شایسته ای است. با جملاتی مانند این موارد، ایده هایی را مطرح می کنیم: «پیشنهاد می کنم فلان شود»، «انتظار دارم در مدت فلان روز/ هفته معلوم شود که» و در خلال این سخن، برنامه ای برای اقدامات بعدی مطرح می شود.


توجه به نکات زیر می تواند مفید باشد:
• برای شروع گفتگو، این که شخص در دسترس باشد کافی نیست که درمانگر گمان کند تکلیف قانونی و اخلاقی خود را می تواند انجام دهد! قبل از صحبت در مورد مشکل شخص، باید از او بپرسیم که آیا آمادگی دارد یا خیر.
• مخاطب باید بفهمد که درمانگر، مشکل او را احساس می کند و خواست بیمار برای او مهم است. طرح درمان اگر با مشورت خود بیمار انتخاب شده باشد، در صورت بروز مشکل، احساس شرم از عدم موفقیت را در درمانگر کاهش می دهد.
• به طور کلی مطرح کردن اطلاعات ناخوشایند، برای هرکس کار دشواری است، اما با به کار بردن راهكارهای گفته شده م یتوان کار را آسان تر کرد.
• تا حد ممکن از انتقال خبر بد از پشت تلفن بپرهیزید.
• اولین دریافت کننده اطلاعات شما بیمار است مگر در شرایط خاص یا شرایطی که فرد ناهشیار یا کودک است.
• به بیمار احساس حمایت شدن بدهید “ما در کنار شما خواهیم بود”.

 

بهاره عباسیان
کارشناس ارشد مشاوره
ریحانه مکتوفی
کارشناس ارشد روانشناسی سلامت