بیماری به طور ناگهانی ظاهر نمی شود، بلکه رفته رفته ایجاد و انباشته می شود. مدت های طولانی قبل از آنکه شما از هرگونه علامتی آگاه شوید، یک دورۀ طولانی تغییرات بیماری زا در بدن شما وجود داشته است. بیماری علامتی است که نشان دهندۀ خروج بدن ما از حالت تعادل می باشد. یعنی یک بحران انرژی در بدن ما به وجود می آید. بیماری فقدان آسودگی است. امروز ما خیلی بیشتر از آنکه در پی درمان بیماری خود باشیم بدنبال از میان برداشتن علائم بیماری هستیم. اگر شما سردرد داشته باشید یک قرص می خورید، قرص ممکن است درد شما را از بین ببرد، اما برای اصل مشکل شما که منجر به سردرد شده است، کاری نمی کند.
اکثریت بیماری های کشندۀ ما امروزه، ریشه در رژیم غذایی ما دارند. ما می توانیم سرنوشتمان را با کنترل زبانمان در دست بگیریم. بدن هوش و بینش لازم برای کسب مجدد سلامت خود دارد، چنانچه ما این فرصت را به او بدهیم. لیکن ما آنچنان به بعضی غذاها و نوشیدنی ها معتاد هستیم که بدن های بیچارۀ ما در یک حالت آشفتگی مداوم قرار دارند. از طرف دیگر نیروهای بیرونی و فشارهای خارجی هم سلامت ما را تضعیف می کنند و جمع این ها باعث می شود ما به ندرت احساس سلامتی کنیم.
جوامع مختلف نظریه های گوناگون خود را در خصوص چگونگی بروز بیماری ها دارند. چینی ها معتقدند که عدم تعادل انرژی، ریشۀ تمامی بیماری ها است. بودائی ها معتقدند ریشۀ تمامی بیماری ها ناشی از راکد شدن مواد غذایی در دستگاه گوارش (یبوست) می باشد. هندوها معتقدند چنانچه ما غذا را بدون دعای سپاسگزاری از خداوند تناول کنیم، کارمای بد، یعنی عکس العمل بد، ناشی از کشتن هر موجود زنده (به انضمام گیاهان) دریافت می کنیم. آنچه که ما امروزه می دانیم این است که هر چه رژیم غذایی یک جامعه به رژیم غذایی غربی نزدیک تر باشد، افراد بیشتری از بیماری رنج خواهند برد.
حملات قلبی
وقتی پای حملۀ قلبی به میان می آید ما عمدتاً جهت کنترل سرنوشت و سلامتی مان اقدام می کنیم. با اینحال در آمریکا در هر دقیقه دو نفر مبتلا حمله قلبی می شوند. یکی می میرد و یکی زنده می ماند و مردم این مسئله را “طبیعی” می انگارند. بیماری قلبی به عنوان یک بیماری همه گیر جهانی پذیرفته شده است. گمان نمی رود که ما حتماً 50 ساله شویم تا قفسه سینه مان را برای یک جراحی قلب باز بشکافند. بسیاری از مردان در آمریکا مبتلا به مرگ زودرس می شوند و سالانه تعداد حملات قلبی در میان نوجوانان و جوانان افزایش می یابد . زنان به دلیل طراحی خاص بدنیشان برای حفظ نسل، معمولاً تا دوران یائسگی مصون هستند. با این حال، تعداد حملات قلبی به فاصله کوتاهی از شروع یائسگی افزایش می یابند و آنان هم 8-6 سال پس از شروع یائسگی به همتایان مذکرشان می پیوندند.
علائم یک حملۀ قلبی عبارتند از یک درد سنگین فشاردهنده در سینه، پشت جناغ سینه. گرچه علائم می توانند بسیار متفاوت باشند و به صورت درد در آرواره یا درد مداوم در بازوی چپ یا قسمت مرکزی ناحیه پشت ظاهر شوند. احساس درد ممکن است به شانه ها، گردن یا بازوها منتشر بشود. اگر این درد بیش از دو دقیقه طول بکشد، می تواند نشانگر این باشد که شما به یک حمله قلبی مبتلا شده اید . علائم دیگر سرگیجه، تعریق و تنگی نفس هستند. اگر شما فکر می کنید که یک حملۀ قلبی داشته اید به دکتر خود مراجعه کنید. حملۀ قلبی ناشی از قطع رسیدن خون اکسیژن دار به قسمتی از عضلۀ قلب است. فقدان اکسیژن منجر به مرگ عضله قلب می شود.
اولین علامت یک حمله قلبی می تواند مرگ ناگهانی باشد. این بدین علت است که شریان ها (سرخرگ ها) هیچگونه عصبی ندارند تا ما را از آسیب در حال پیشرفت آگاه سازند. شما نمی توانید احساس کنید که شریان ها به آهستگی در حال مسدود شدن با چربی هستند. آترواسکلروز و تصلب شریان پیشرفت می کند تا اینکه یک لختۀ خون به صورت یک پلاک مملو از کلسترول تشکیل بشود و جریان خون را به داخل عضله قلب قطع کند. ناگهان یک زندگی پایان می پذیرد. اکثریت کسانی که از یک حمله قلبی جان سالم به در می برند حتی نمی دانستند که در معرض خطر هستند.
درسال 1992، 6/1 میلیون مورد حمله قلبی و 270000 مورد سکته مغزی در آمریکا تشخیص داده شده است. سکته مغزی زمانی ایجاد می شود که یک سرخرگ مسدود شده از رسیدن اکسیژن به مغز جلوگیری نماید.50% تلفات مرگ در آمریکا به علت حملات قلبی و سکته مغزی است.
یک راه مهم کاهش خطر بیماری قلبی این است که میزان کلسترول خون خود را پایین نگه دارید. بیماران دارای سرخرگ های تنگ شده در قلب در بسیاری از موارد پس از خوردن یک غذای پرچربی درد قفسه سینه پیدا می کنند. رژیم غذایی و بیماری قلبی مستقیما به یکدیگر مرتبطند. در زمان های سختی و کمبود، مردم گوشت کمتری می خورند و در نتیجه تعداد حملات قلبی کاهش می یابد. عراق در سال 1991 مورد تحریم اقتصادی قرار گرفت و آن موقع حملات قلبی که علت اول مرگ و میر بود بطور چشمگیری کاهش یافت.
اگر شما عادات غذایی خود را تغییر ندهید، کشیدن سیگار را ترک نکنید، ورزش منظم نداشته باشید و استرس های خود را کاهش ندهید، حتی یک جراحی پیوند شریان های قلب (عمل بای پس عروق کرونر) نیز نمی تواند مشکل اصلی را برطرف نماید. همانطور که قبلاً گفته شد، از هر دو نفری که مبتلا به حمله قلبی می شوند، یک نفر می میرد. اگر شما یکی از آن دو نفری هستید که حمله قلبی داشته اید و این مطالب را می خوانید، با این اخطار به عنوان یک تلنگر که شما را با اصرار به تغییر وضعیت تغذیه و زندگیتان فرا می خواند، مواجه شوید. در غیر این صورت شما خیلی زود ملاقات دیگری با متخصص بیماریهای قلبی خود خواهید داشت.
مطالعۀ جدیدی در مرکز تحقیقات آلمان در هامبورگ نشان داده است که میزان مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی در گیاهخواران، نسبت به جمعیت عمومی 50% کمتر می باشد.
فشار خون بالا
شار خون بالا به عنوان ” قاتل خاموش” تلقی می گردد. مثل یک چراغ قرمز روشن است که به شما اخطار می دهد که در خطر هستید. فشار خون بالا بسیار وابسته به رژیم غذایی است. وقتی پلاک های چربی انباشته از کلسترول روی دیواره های سرخرگ ساخته می شوند، قلب باید شدیدتر کار کند تا بتواند خون را در یک فضای محدودتر به جریان بیندازد، و در نتیجه فشار خون بالاتر ایجاد می شود.
فشار خون بالا چگونه درمان می شود؟ تقریباً همیشه بوسیله داروها کنترل می گردد، در حالیکه در اولین روز، در صورت رعایت یک رژیم گیاه خواری که درآن چربی های اشباع شده بسیار بسیار اندک هستند و فاقد مواد حیوانی و نمک، فشار خون شروع به پایین آمدن می کند. خط مرزی فشار خون بالا 90/140 است. هدف شما باید این باشد که فشار خون خود را در حد 70/110 نگه دارید.
کلسترول بالا
بالا بودن میزان کلسترول خون در افراد، یکی از مشکلات جهان غرب است. برای آنکه از حمله قلبی در امان باشید باید کلسترول خود را زیر 150 میلی گرم در دسی لیتر نگه دارید.کلسترول بالا در خون بطور قطعی رابطۀ مستقیم با بیماری قلبی دارد.
رژیم غذایی جزء اساسی تمام روش های درمان کلسترول بالا می باشد. کلسترول را می توان حدود 25% در عرض 2-1 ماه با یک رژیم غذائی گیاهخواری (همراه با حداقل مصرف لبنیات کم چربی) پایین آورد.
برای شروع پائین آوردن میزان کلسترول در خون خود، خوردن چربی حیوانی را قطع کنید. کلسترول در کبد و نیز گوشت تمام حیوانات وجود دارد. اگر حیوان کبد نداشته باشد نمی تواند کلسترول تولید کند. مقادیر کلسترول خون می تواند نمایانگر طول عمر شما باشد و همانند یک گوی کریستال برای سلامت و آینده شما عمل نماید.
آترو اسکلروز(Atherosclerosis) تصلب شرائین
تا همین اواخر این تئوری وجود داشت که سخت شدن جدار سرخرگ ها و لخته شدن خون عوارضی هستند که به سن پیری مربوطند. امروزه می دانیم که آترواسکلروز به میزان وسیعی در اثر روش زندگی و عادات غذا خوردن بوجود می آید و در حقیقت نتیجۀ مستقیم کلسترول بسیار بالا در خون می باشد. سرخرگ ها خون دارای اکسیژن و مواد غذایی را به بافت های بدن می برند و سیاهرگ ها خون را به قلب باز می گردانند. سیاهرگ ها آترواسکلروز پیدا نمی کنند، زیرا آنها فاقد لایه میانی بافت عضلاتی هستند که متراکم از پروتئین است و برای شروع تشکیل پلاک مورد نیاز می باشد. بدون پروتئین، تشکیل پلاک آغاز نمی شود. کل سیستم بدن وابسته به سیستم شریانی است که باید قابل انعطاف و قابل ارتجاع و پاک باشد. در حقیقت هر انسانی همسن شریان هایش است. با روش زندگی و تغذیۀ غربی امروزی، کودکان از 6 ماهگی شروع به مبتلا شدن به آترواسکلروز می کنند، گرچه علائم مهم آن تا حدود 11 سالگی مشخص نمی شود.
در سال 1990 دکتر دین اورنیش در برکلی کالیفرنیا نتایج مطالعه و تحقیقی را عرضه داشت که یک نقطۀ تحول تاریخی به شمار می رود. او نشان داد که با ترکیبی از رژیم گیاهخواری ، ورزش و مراقبه می توان سرخرگ های مبتلا را به وضعیت سلامت بازگرداند. برنامۀ دکتر اورنیش یک موفقیت عظیم به شمار می رود..
کانسر (سرطان)
امروزه روش غلط زندگی بسیاری از مردم بخاطر رژیم غذایی ناسالم، قرار گرفتن در معرض سموم مختلف و استرس شدید، آنها را به سمت ابتلاء به سرطان هدایت می کند. سرطان رشد غیرطبیعی سلول های ماست. سرطان با یک سلول که DNA آن تخریب شده است شروع می شود. رشد آن کند و آهسته است و تقریباً در هر 100 روز دو برابر می شود. در ابتدا سلول های طبیعی و سالم با مسالمت در همسایگی سلول های بیمار زندگی می کنند. ولی سلول های سرطانی تقسیم می شوند و بدون ملاحظه سلول های سالم همسایه خود، به طور غیرقابل کنترلی رشد می کنند. آنها سلول های سالم را کنار می زنند تا توده ای را تشکیل بدهند که تومور یا غده نامیده می شود. در بسیاری از موارد در زمانی که تومور قابل رؤیت می شود سلول های سرطانی تقریباً در سرتاسر بدن منتشر شده اند. “سِر مک فارلان برنت” دانشمند انگلیسی و برنده جایزه نوبل به خاطر تحقیقاتش در مورد ایمونولوژی به این پدیده دست یافت که هر روز صدهزار سلول در بدن می توانند سرطانی بشوند، اما اگر سیستم ایمنی بدن قوی باشد و بطور طبیعی عمل نماید، فوراً این سلول ها را از میان خواهد برد. او دریافت که تومورها می توانند ناپدید شوند.
اکثر قریب به اتفاق سرطان ها ژنتیک نیستند، لذا والدین خود را سرزنش نکنید. سرطان یک بیماری ناشی از عادات بد است. رژیم غذایی غربی یک دستورالعمل غذایی برای ایجاد سرطان است. کارسینوژن ها یا مواد سرطان زا وقتی تشکیل می شوند که ماهی یا مرغ یا گوشت کباب بشوند یا سرخ شوند.
در 50 سال اخیر علیرغم میلیاردها دلاری که هزینه تحقیقات می شود، میزان مرگ و میر ناشی از سرطان کاهش قابل توجهی پیدا نکرده است.
مرکز تحقیقات سرطان “هایدلبرگ” آلمان نشان داده است که گیاهخواران دو برابر گوشت خواران نسبت به سلول های سرطان مقاوم هستند. دکتر “کولین کامپل” می گوید: ” اگر ما پروتئین گیاهی را جانشین پروتئین حیوانی کنیم، اساساً رشد بسیاری از تومورها را متوقف می سازیم.” در یک مطالعه دقیق و ارزشمند که در آمریکا روی 129 بیمار مبتلا به سرطان که مراقبت های کامل پزشکی را دریافت کرده بودند، انجام شد، مشاهده گردید که در میان این بیماران گروهی که تغذیه سالم داشتند بسیار طولانی تر از آنهائی که تغذیه قبلی خود را ادامه داده بودند زندگی کردند.
اگر شما مبتلا به سرطان شوید، مهم ترین گامی که می توانید بردارید، انتخاب یک رژیم غذایی صحیح و سالم است که هم سیستم ایمنی شما را قوی بسازد و هم سبب شود که سلول های سرطانی از گرسنگی بمیرند. ما باید برای محافظت از خود دست به اقدامی اساسی و مؤثر بزنیم.
دکتر روح انگیز گلبیدی
جراح بیماریهای زنان
جراح بیماریهای زنان