دوک مبارز، هنرپیشه و کارگردان سینمای آمریکا

ماریون میچل موریسون که بیشتر با نام هنری جان وین شناخته م یشود (1907 – 1979) ، بازیگر سرشناس، کارگردان و تهیه کننده آمریکایی بود. شهرت او بیشتر به خاطر نحوه صحبت کردن و راه رفتن او بود. در سال 1994 موسسه فیلم آمریکا (AFI) نام جان وین را در رتبه سیزدهم بزرگ ترین بازیگران مرد تاریخ قرار داد. انجمن فیلم انگلیس (BFI) در ظرسنجی از اهالی سینما و منتقدین فیلم، فهرست ۱۰ هنرپیشه بزرگ فیلم های وسترن قدیمی را منتشر کرد که نام جان وین بازیگر نامدار هالیوود در رتبه اول دیده می شود. وی در دوران بازیگری خود در ۱۷۰ فیلم نقش آفرینی کرد و در سال ۱۹۶۹ با فیلم «سنگریزه واقعی » موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد.


جان زمانی که جوان بود زنجیر وار سیگار می کشید، که این کار باعث شد تا به سرطان ریه مبتلا شود. او در یک جراحی موفقیت آمیز توانست این سرطان را شکست بدهد. اما در اواخر عمر به سرطان معده مبتلا گردید و این بار به دلیل کهولت سن نتوانست بر این بیماری غلبه کند و در سال 1979 چشم از جان فرو بست. زندگی حرفه ای جان وین در کالیفرنیا بزرگ شد و با کسب بورس ورزشی به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رفت. در تعطیلات تابستان کارگر استودیوی فوکس شد و خیلی زود توانست رابطه ای صمیمی با جان فورد که نقشی تعیین کننده در آینده جان وین به عنوان فوق ستاره داشت، برقرار کند. جان وین در ابتدای فعالیت بازیگری از نام دوک موریسن استفاده می کرد که از نام سگ او برگرفته شده بود. وی در سال ۱۹۲۶ یعنی در زمان سینمای صامت وارد عرصه بازیگری شد و در ۱۹۲۸ نقش های کوتاهی در فیلم های فورد و دیگر کارگردان ها ایفا کرد. در سال ۱۹۳۰ فورد او را به رائول والش برای مسیر بزرگ سفارش کرد. این بازیگر بلند قد، قوی هیکل و آرام پس از مسیر بزرگ در وسترنهای کم هزینه، سریالها و فیلم های فراموش شده ظاهر شد و نتوانست تماشاگران را مجذوب کند. جان وین در طول ۸ سال در ۸۰ فیلم نقش قهرمان را بازی کرد اما در سال ۱۹۳۹ جان فورد با انتخاب او برای نقش رینگوکید در وسترن کلاسیک “دلیجان”، افق دیگر را پیش روی وی گشود. بازی در این فیلم نقطه عطف دوران کاری وین بود به طوری که او را به یک اسطوره تبدیل کرد.

جان وین در ادامه فعالی تهای سینمای یاش در سال 1959 یک فیلم وسترنی به نام آلامو ودر سال 1968 فیلمی جنگی بنام کلاه سبزها را نیز کارگردانی کرد.


دوران بیماری


وین زمانی که جوان بود زنجی روار سیگار می کشید، که این کار باعث شد تا او در سال 1967 به سرطان ریه مبتلا شود. در طی یک عمل جراحی پزشکان مجبور شدند ریه سمت چپش را به طور کامل بردارند. همه به او گفتند که مسئله سرطان را برای عموم فاش نکند برای آنکه هراس آن را داشتند که او حرفه بازیگریش را از دست بدهد؛ ولی جان در یک اعلان عمومی برای همه توضیح داد که سرطان گرفته است. پنج سال بعد وین کاملاً از بیماری سرطان خلاص شد. با توجه به اینکه او ریه چپش را از دست داده بود مجبور بود از دستگاه اکسیژن استفاده کند، ولی پس از مدت کوتاهی او شروع کرد به دوباره سیگار کشیدن و این کار را تا روزی که درگذشت ادامه داد.

چندین سال بعد او به سرطان معده مبتلا گردید. در سال 1976 جان وین در حالیکه ناامیدانه با بیماری سرطان دست وپنجه نرم می کرد، برای آخرین بار مقابل دوربین قرار گرفت و نتیجه این دوره سه ماهه، فیلمی به نام «تیرانداز » بود. داستان فیلم تیرانداز ماجرای یک کابوی پیر بود که ماههای آخر زندگی اش را به خاطر ابتلا به سرطان سپری می کرد و البته هنرپیشه ای که نقش این قهرمان در شرف مرگ را ایفا می کرد، کسی به جز جان وین نبود که به خاطر پیشرفته بودن بیماری سرطانش در مقطعی فیلمبرداری متوقف شد. اما او با تمامی اینها هنوز هم به جزئیات کار اهمیت فراوان می داد. در یکی از روزها با “دا نسیگل “به شدت اختلاف پیدا کرد چرا که در یکی از صحنه ها قرار بود او حین تیراندازی، یکی از شخصیت های منفی را به قتل برساند. او سیگل را به تغییر فیلمنامه مجبور کرد چون اصرار داشت هرگز نمی تواند از پشت کسی را هدف گلوله قرار دهد و چنین کاری حتی در فیلم هم از نظر او غیر قابل توجیه بود و می توانست به چهره ای که از او در ذهن تماشاگران باقی می گذارد، لطمه بزند.


مرگ


جان وین بر اثر ابتلا به بیماری سرطان معده در 11 ژوئن 1979 درگذشت. بنا به گفته پسرش او مدت کوتاهی قبل از مرگش پیرو کاتولیک شده بود. او درخواست کرده بود که روی قبرش جمله “زشت، قوی و باوقار” بنویسند. به هر حال آرامگاه او تا بیست سال بدون نوشته بود ولی هم اکنون یکی از بیانات معروف او که در سخنرانی در سال 1971 انجام داده بود نوشته شده است:

“فردا یک چیز خیلی مهم در زندگی ما است، خیلی ساده در نیمه شب به سراغ ما می آید. این خیلی خوب است که زمانی که پیش ما می آید و خودش را در دستان ما قرار می دهد، او آرزو می کند که ما از دیروز چیزهایی آموخته باشیم”.


بنیاد سرطان جان وین


چند سال بعد از مرگ او “بنیاد سرطان جان وین” در سال 1985 به افتخار نام جان وین توسط خانواده او برای ادامه راه مبارزه با سرطان تأسیس گردید. هدف این سازمان تقویت شهامت و قدرت در بیماران مبتلا به سرطان برای مبارزه با آن است. این سازمان با برگزاری برنامه های خلاقانه در حوزه پژوهش، آموزش و آگاهی رسانی به ارتقای کیفیت زندگی بیماران و نجات زندگی آ نها می پردازد.

جان وین در فیلم هایش می جنگید، مبارزه می کرد و برای پیروزی تلاش می کرد و به خاطر نقش آفرینی در چنین شخصیت هایی معروف شد؛ اما هیچگاه نمی توان شهامت و قدرت او را در زندگی واقعی اش نادیده گرفت. او توانست یک سرطان مهلک را شکست بدهد و چندین سال با یک سرطان دیگر زندگی کند. و نکته مهمی که می توانیم در لحظه لحظه زندگی او ببینیم این است که سرطان باعث نشد تا دست از علایقش بکشد. او قسمت بزرگی از افتخاراتش را در دوره بیماری اش کسب کرد. شاید چیزی او به آن ایمان آورده بود “جان وین “بود.

 

“سرطان جدالی ویژه است؛ شما به چیزی ایمان می آورید که برای آن می جنگید ”جان وین

 

فرنوش جهرمی رجبی