در اردیبهشت سال 1357 به دنیا آمد. فرزند بزرگ خانواده ای 4 نفره بود و رابطه بسیار صمیمی ای با مادر خود داشت. دوران کودکی خود را پس از بازگشت خانواده به ایران در تهران سپری کرد. عاشق علم بود و مدرک کارشناسی خود را در میکروبیولوژی از دانشگاه آزاد گرفت. بعدها در رشته مدیریت سازمان های اجتماعی در یکی از دانشگاه های انگلستان به ادامه تحصیل مشغول شد.
غزال چگینی بنیانگذار موسسه “سپاس” است. سپاس در زمینه ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان، بهبود یافته های این بیماری وخانواده هایشان فعالیت می کند. غزال از اوان جوانی داوطلب موسسه خیریه “محک” بود و برای ایجاد بخش روابط بین الملل محک تلاش بسیاری کرد و مدتی مدیریت این بخش بر عهده او بود. ولی زمانی که در 18 سالگی خود به سرطان مبتلا شد، نگاهش به داستان سرطان متفاوت گردید. او سالها در نقاط مختلف دنیا به دنبال بهترین مدل ارائه خدمات به بیماران مبتلا به سرطان گشت و زمانی که در 27 سالگی مجددا درگیر درمان سرطان بود، با تعداد دیگری از افرادی که از نزدیک با سرطان درگیر یا از فعالان اجتماعی در ایران بودند، موسسه سپند آسایش پارس (سپاس) را تأسیس نمود. سپاس تنها فعالیت انسان دوستانه غزال نبود.
او در صندوق جمعیت سازمان ملل دستیار پروژه های حوزه زنان بود و در جهت ارتقای شرایط زنان در ایران فعالیتهای ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است. همچنین در فعالیتهای متفاوتی از سایر موسسات موثر اجتماعی حمایت نمود یا دانش و توانمندی خود را در اختیار آنها قرار داد.
غزال همیشه میگفت:”وقتی شاد و با کیفیت زندگی میکنم دیگر چه اهمیتی دارد که پزشک تشخیص دهد که سلول هایم مبتلا به سرطان شده اند.” غزال در سپاس تلاش نمود تا نگاه اجتماعی به سرطان را تغییر دهد و سرطان را از یک بیماری عقوبتی که سرنوشت محتومی را برای مبتلا به آن به همراه می آورد، به یک بیماری درمانپذیر و قابل زندگی با آن تبدیل کند.
وقتی برای متاستاز به مهره های گردن در بیمارستان بستری بود و پزشک گفته بود احتمالاً دیگر هیچوقت پس از جراحی نتواند راه برود، انگشتان پای خود را تکان داد و گفت: “ من راه میروم حتی اگر پزشکان بگویند غیر ممکن است.” او حتی به کلماتی که در این حوزه به کار می رفت حساس بود و تلاش میکرد با تأثیر بر داوطلبان موسسات فعال در این حوزه، کرامت بیمار و خانواده او را حفظ کرده و در ضمن، حق برخورداری از خدمات درمانی همه جانبه (جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی) را برای بیماران قابل دسترس نماید.
سپاس از اولین روزهای فعالیت خود نگاه راهبردی را به جای فعالیت های هیجانی برگزید و سعی نمود به اهرمی مردم نهاد برای تغییر شرایط سرطان در ایران تبدیل شود و این همه از درایت و ژرف اندیشی غزال بود.
در کنار تمام فعالیت های اجتماعی اش، او عاشق فرهنگ و هنر و انسانها بود. نقاشی میکشید و دنیای زیبای نقاشیهایش امید و گرمی را به ارمغان میآورد. شعر نو میسرود و قطعات زیبایی از خود به یادگار گذاشته است. دوستان زیادی داشت که به گونه ای بر زندگی هر یک از آ نها تأثیر گذاشته است و شاید هر یک از دوستانش غزال را صمیمی ترین دوست خود میدانند.
عاشق مطالعه بود و اولین نفری بود که فیلم های مطرح را نقد می کرد یا موسیقی های خوب را میشنید. او زندگی را میشناخت و هنر زندگی کردن را به بسیاری از انسانها آموخت.
غزال چگینی در 16 شهریور 1389 در شرایطی که بارها بر خلاف پیش بینی های پزشکی زندگی را انتخاب نموده بود، تصمیم به ترک کالبد دنیایی خود گرفت. امروز نگاه او به انسان منشأ اقدامات ارزشمندی در حوزه سرطان است.
روحش شاد و یادش گرامی.